افکار پ ر   ی ش    ان

افکار پ ر ی ش ان

من در اندیشه ی تو غوطه ورم ( شعر نیمایی )
افکار پ ر   ی ش    ان

افکار پ ر ی ش ان

من در اندیشه ی تو غوطه ورم ( شعر نیمایی )

خشم


آن موجِ کف به لب

آن موجِ تند خشم

رگبار فحش به ساحل نثار کرد

طوفان چه کرد ... ؟

خشم بر انگیخت

دریا چه کرد ... ؟

جنگ بپا کرد

ساحل صبور بود

ساحل وقار داشت

از سیلی دریا نجنبید

هم ناسزای موج نشنید

...

طوفان تمام شد

دریا ... رام شد

دیگر

موجی نبود ... ؟

نه ...

خشمی نبود ؟

نه ...

دریا

شرمنده بود

از سینه ی ساحل عقب رفت

خورشید از پس کوچه ی جنگل در آمد

طوفان

همراه ِ شب رفت

 

 

نظرات 29 + ارسال نظر
افسانه 6 بهمن 1390 ساعت 22:06 http://gtale.blogsky.com

سلام جناب سلیمی
بسیار زیبا ودلنشین بود
خشم دریا هم واقعا ترسناک است مثل خشم انسان
آرامش شیرین دریانیز چون آرامش انسان دلنشین ودوست داشتنی است

anniversary 8 بهمن 1390 ساعت 13:45 http://anniversary.blogfa.com/

کاش بشه مثل ساحل صبور بود، مثل ساحل وقار داشت . . .


آن موج ِ کف به لب . . .

شروع شعر رو خیلی دوست داشتم
به زیبایی خشم رو به تصویر کشیدی . . .

سپاس دوست من

nader 11 بهمن 1390 ساعت 07:22 http://royayeshirinam

سلام وسپاس از شما و تشکر ازبیت ارسالی
شاد باشید

احمد 11 بهمن 1390 ساعت 10:33 http://elbowroom.blogsky.com

سلام دوست عزیز

ساحل، سنگ صبور خشم و توفندگی دریاست
آرامش ساحل است که دریا را آرام می‌کند...

و پیام‌های دیگری که از این شعر زیبایتان دریافت کردم... دست مریزاد.

سپاس از حضور دوست عزیز

درود . . . !
با یه حسرت آپم . . .
بهم سر بزن . . .

سلام؛ شعرای زیبایت رامی ستایم،زها برقریحه ادبیتان که زیبنده هرستایشی است.

ممنون جناب محمد نژاد عزیز

بسیار با لذت خواندم کار جدیدتان را.موفق و موید باشید

لطفتون پاینده

بهار 13 بهمن 1390 ساعت 00:54 http://ahlehichestanam.blogfa.com

سلام جناب سلیمی گرانقدر
به شما و این هنر زیباتون تبریک میگم.همیشه شعرای زیباتون برام قابل ستایشه.دست مریزاد

شاد و برقرار باشید

سپاس بهار عزیز

هم وطن 13 بهمن 1390 ساعت 11:43 http://bastaniran.blogfa.com

درود
لذت ردم.
دریای شرمنده بود.

درود بر شما هموطن

سلام آقای سلیمی.

تا حالا چندبار اومدم و این شعر رو خوندم اما نمی دونستم چه نظری بدم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

الآن هم نمی دونم چی باید بگم...
فقط اومدم تا بگم مثل همیشه لذت بردم!!!!!!!!!!!!!!
هر چند جمله کلیشه ای هست!!!!!!!!!!!
ولی اشکال نداره،،،چون ما آدمها کلیشه شدیم!!!!!!!!!!!!!

تشکر از شما معصومه گل

سلام
ما بیشتر!
خیلی قشنگ بود

سلام به دوست محترم جناب سلیمی
مثل همیشه شنیدنی بود

با سلام
استفاده کردم از مطالب زیبایتان

عطایی 14 بهمن 1390 ساعت 18:52 http://zanjere.blogfa.com

درود
قدیما می گفتن: دل به دل راه داره.حالا با اینکاری که شما کردی بایست بگیم: وب به وب راه داره
لینکونده شدیم به هم

شبانه 15 بهمن 1390 ساعت 12:45 http://shabaneh.blogfa.com

همیشه این وبلاگا آدم باید بگرده دنبال جای نظرا

اونی که بخواد پیدا میکنه

نمیدونم از حضور یه غریبه ناراحت میشین یا....

من از جهانگردی در فضای نت لذت میبرم

شما از مهمانی آمدن چی؟

شبانه 16 بهمن 1390 ساعت 11:59 http://shabaneh.blogfa.com

ممنون

به روزم
سر بزن

افسانه 17 بهمن 1390 ساعت 15:06 http://gtale.blogsky.com

سلام جناب سلیمی
دریا اولین عشق مرا بردی

دنیا دم به دم مرا تو آزردی

دریا سرنوشتم را به یاد آور

دنیا سر گذشتم را مکن باور

من غریبی قصه پردازم

چون غریقی غرق در رازم

گم شدم در غربت دریا

بی نشان وبی هم آوازم

خاطراتم را بیاد آوردی خانم معلم
ممنون از حضور

سلام؛بامعرفی یکی ازنویسندگان وروزنامه نگاران بزرگ کردمنتظرارائه دیدگاهتان هستیم.

سلام. با احترانم دعوتید به مختصری شعر و حرف های شما....

[ بدون نام ] 19 بهمن 1390 ساعت 18:59

سلام آقای سلیمی.
دیدید من بالاخره اومدم انجمن!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

دوباره سلام!!!!!!!
ببخشید اسمم یادم رفت!!!!!!!!!!!!!!!

قاصدک 22 بهمن 1390 ساعت 23:49 http://www.peymane.blogsky.com

سلام عزیز
لذت بردم .....

ممنون قاصدک
تبریــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــک

سمیه محمودی 27 بهمن 1390 ساعت 12:33

سلام خوب هستین
یکی از نوشته هام رو براتون گذاشتم اگه امکانش هست برام نقد کنید.
امده ام ب تماشایت
ای ماه ماهانم
اما اینجا سراسر روز و آفتاب آفتابی است
من با سبدی از ستاره ها آمده ام اما اینجا سراسر ابرو
آسمان هم آبی است
من برای تو آمده ام
به شوق دیدارت آمده ام
تو که زیبایی شب هایم از توست اما اینجا که نیستی همه جا را خورشید فرا گرفته است
کجایی ای مهتاب روشنم
من از آفتاب روزهایم گذشته ام تا در این خرابی ویرانی
در ظلمت شیدایی پیدایت کنم
کجایی ای امید دریایی ام
سکوت ناب تنهایی ام
تو اگر نباشی اینجا تنگ است برای نفسهایم
روزمیشود برایم تاریک تاریک وهم آور
تو برایم بمان ای روشنایی شبهایی ام
من برای شب
برای تو آمده ام پس کجا پر کشیده ای
ای همه آشنایی ام
ای همه سکوت و تردید لحظه های بی تابی ام
من برای تو آمده ام
پس کجا پر کشیده ای...

لطفاً اول خودت با دقت نقدش کن
بعد برام بفرست
ممنون

آوریل 28 بهمن 1390 ساعت 16:05 http://pasazpayan.blogfa.com

نگاه و ایده ی بسیار به دلم نشست

شهرزاد 28 بهمن 1390 ساعت 18:31 http://kash2.blogfa.com

این منم

سمیه 29 بهمن 1390 ساعت 09:39 http://mrs-somayye.blogsky.com

ممنونم

آوریل 29 بهمن 1390 ساعت 20:33 http://pasazpayan.blogfa.com

سلام
باعث افتخاره اما من این همه که تو گفتی نیستم!
یکی ام مثل تو و خیلی های دیگه
ساده و دهاتی!

رعنا 30 تیر 1391 ساعت 16:43

شب می ماند..چگونه دل به رفتن بسپارد،وقتی که در حباب یادتو،
روزگار می گذراندشب...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد