ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
شبنم صفحات عشق را بو میکرد
در دور ستاره باز سوسو میکرد
من بودم وشب بود ودوصد سرّ مگوی
آن مرغ شبانه باز هوهو میکرد
شبنم که بروی برگ گل میغلطید
چون مرواریدِ در صدف میخندید
در باطن او هزار چون بود وچرا
در ظاهر من سُرور ولبخند واُمید
شبنم که لطافتش نمودش مغرور
از سوی قزح همان زمان شد مأمور
در ساحلِ عاشقی گلی را بویید
اشکش جاری شد و همان دم معذور آن بارشِ تند دستِ دل رو می کرد
آن مرغ شبانه باز هوهو میکرد
شبنم صفحات عشق از بَر میشد
با هر حرکت که چشم و اَبرو میکرد
سلام
بعضی وقت ها …
چنان کیشت می کنند …
که سالهای سال مات می مانی
بسیار زیبا بود
سلام .لذت بردم از شعر زیباتون مخصوصا دو بیت اول.با یک مثنوی چشم به راه نظرات جامع و مفید شما هستم .ممنون از لطف همیشگی شما
مرسی
سلام امیدوارم که منویادتون بیادالبته تنهااسمم رو! ازاینکه تونستم شعراتون رو ببینم والبته بخونم خوشحالم... باخوندن شعراتون میشه تصاویرقشنگی رو تجسم کرد.
البتّه که بجا میارم الناز خانم
سپاسگذارم که تشریف آوردید و خوشحالم که از شعرها نظرتون رو جلب کرده ... !!!
سلام جناب سلیمی
خــــــدایا حواســـــت هســــــــت؟؟؟ صدای هـــق هق گریه هام... از هـــــمون گلویی میاد که... تو از رگـــــش به من نـــــزدیک تری... گاهی ندانسته از یه نفر... بُــتی درست میکنی... آنقدر بزرگ... که از دست ابراهیم نیز کاری برنمی آید...
سلام
یــک وقــتـایــے هــسـت کـــه
بـایـــد لــم بـدے یـــه گــوشـــه
...
و جـــریــاטּ زنـدگـیـت رو فــقـط مــرور کــنــے .
بــعـدشــم
بــگـے :
" بــــﮧ ســلامــتـے خـــودم کــــﮧ ایـنـقدر تــحـمـل داشـــتـم
سلام استاد . عرض ارادت
دوست عزیز سلام . وب قشنگی دارین . من یه انجمن زدم و خوشحال میشم اونجا بیاین و عضو بشین و هر چند مدت بهمون سر بزنید .
اگر هم همیشه بیاین و اونجا مطلب هم بذارین که به دیدگان ما منت گذاشتین .
یه کوچولو سر زدن ارزشش رو داره. منتظرتون هستم. حتما بیاین.
www.irlov.com/forum
[گل]
می بینید.....؟!
من دلتنگ دوستم نشستم اینجا! اونوقت از داخل و ب من میاد تو وب استادمون!...می بینید روزگارو.....؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
این شکلا چیه سمت چپ نظرات؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!
چرا واسه من متفاوت از بقیه ست؟!
سلام
بهش میگن آواتار میتونین عکس خودتونو بذارین ، خوشتون نمیاد حذفش کنم ...
دوست بزرگوار جناب سلیمی
رسما"از شما دعوت می شود تا در "جشنواره بزرگ کتابخوانی مجازی"شرکت فرمائید.
مایه مسرت ما خواهد بود اگر به عنوان همکار افتخاری در اجرای اینجشنواره همکار افتخاری ما باشید
بدک نیست!
تصویر من تو ذهنتون واقعا این شکلیه؟!