ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
باش تا صاحب دنیا بشوم
ای نگاه تو چو فردوس برینم
گوهر نایابم،شعله ی بیتابم
می روم همکف آن ساختمان
نبش میدان بزرگی که نئون هایش را
باگل ماه شب چهاردهم تاخت زدند
و گلوی طبقه ی هشتم آن
پیش امضای سند ها گیر است
تا نشینم لبه ی میز رییس
داد وفریاد کنم کو استامپ
من که صاحب سند ملک خدایم
من که ازخاک جدایم
و بِلاعزل ترین وکلایم
آمده ام که در عین سلامت ، درعین صحّت
همه ی دنیارا
اثر انگشت زنم ، ثبت کنم ، یا بفروشم
به بهای نگهی پاک وصمیمی
ازآن چشم که شهلاست
چو دریاست
هنوز ازپس آن پنجره پیداست
به خریدار : ... شمیمم