افکار پ ر ی ش ان
من در اندیشه ی تو غوطه ورم ( شعر نیمایی )
افکار پ ر ی ش ان
من در اندیشه ی تو غوطه ورم ( شعر نیمایی )درباره من
جدیدترین یادداشتها
همهبایگانی
- بهمن 1403 1
- مهر 1401 2
- دی 1400 1
- بهمن 1398 1
- آذر 1398 1
- خرداد 1396 1
- بهمن 1395 1
- آبان 1395 1
- آذر 1394 1
- اردیبهشت 1394 1
- بهمن 1393 1
- دی 1393 1
- مرداد 1393 1
- خرداد 1393 1
- آذر 1392 1
- مهر 1392 1
- مرداد 1392 1
- خرداد 1392 1
- اردیبهشت 1392 1
- فروردین 1392 1
- بهمن 1391 2
- دی 1391 1
- آذر 1391 1
- مهر 1391 1
- شهریور 1391 1
- مرداد 1391 1
- تیر 1391 2
- خرداد 1391 1
- اردیبهشت 1391 1
- فروردین 1391 1
- اسفند 1390 3
- بهمن 1390 1
- دی 1390 1
- آذر 1390 1
- آبان 1390 2
- مهر 1390 1
- شهریور 1390 1
- مرداد 1390 2
- تیر 1390 2
- خرداد 1390 3
- اردیبهشت 1390 2
- فروردین 1390 2
- اسفند 1389 3
- بهمن 1389 5
تقویم
بهمن 1403| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
| 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
| 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
| 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
| 27 | 28 | 29 | 30 |
جستجو
آمار : 84204 بازدید
Powered by Blogsky
زندان
در این زندان که گاهی نام ، گاهی ننگ
گاهی صلح ، گاهی جنگ
وقتی خشم ، وقتی ناز
و وقتی نوحه ، گاه آواز میخواهند
من و تو کارمان زار است
چرا ؟ چون حرف من از راستی تلخ است
چرا ؟ چون گوش تو از راست بیزار است
اسدالله سلیمی
4 اردیبهشت 1391 ساعت 23:59
سلام چه بامعنی
من و تو کارمان زار است
چرا ؟ چون حرف من از راستی تلخ است
چرا ؟ چون گوش تو از راست بیزار است
سلام آقای سلیمی ...شعرتون عالی بود.احسنت..موفق باشید.یا علی.
سلام و عرض ارادت
و چقدر پست قبلیتونو دوسش داشتم
مانا باشید و شاعر
چون راست به نفع تو نیست
چون قوانین را تو ساخته ای
چیزی که به نفع تو نیست جزو قوانین نیست
باسلام واحترام شما رابه خوانش یک غزل دعوت می کنم
سلام؛زندان رازیبا توصیف کرده اید.احس برشما.
بامطالب تازه وبرگزاری بی نظیر همایش موسیقی هورامی وکنگره بزرگداشت استادعثمان هورامی آماده حضوراستادانه اتان هستیم.؛
سلام
زندان که یان حرف ها رو نداره!
وقتی به مادر هدیه ای می دهی
نه اینکه به هدیه تو نیاز داشته باشد
اما خوشحال می شود
برایت دعا می کند
دعای مادر اثر دارد
من این اثر را دیده ام ، حس کرده ام ....
مخصوصا اگر آن مادر " زهرا " باشد!
مخصوصا که او شفیعه محشر باشد...
سلام جناب سلیمی.
اجازه بده بگویم که پیشرفت را در شکل و ماهیت اشعارتان به وضوح می‌بینم.. این هم شعر موزون و پرمغزی است.
سلام جناب سلیمی عزیز
عذر میخوام بعلت غیبتهای دوره ایم دیر خدمت میرسم
من هر دو شعر(پست قبلی و این پست)رو خواندم و از کار بالایی خیلی خوشم آمد.بعلت حرفی که داره بعلاوه یکدستی و جامعیتش کار کاملی بحساب میاد.مرسی به شما
دعوتی به غزل
متاسفانه حرف راست همیشه تلخه اما شما به دل نگیرید تلخ یا شیرین باید گفته بشه راستی من هم بالاخره پا تو کفش بزرگتر ها کردم به من هم سر بزنید خوشحات میشم
باسلام به خدمت شماجناب سلیمی
شعرتان راخواندم باید بگویم که یک شعرنیمایی متوسط وبدون افت وخیز بود به دلیل اینکه نه کشفی ،نه تکیب واندیشه ی خاصی رادرخودداشت حتی دربعضی ازسطرهای آن نیز شکست وزنی بود درآخرازدعوتتان متشکرم دوست من
حالتون چطوره؟
یادی از ما نمی کنید؟
اسامونم که پاسخ نمی دید....
دوسش داشتم
ممنون